ميناي خانهبندي به روشي از توليدات اطلاق ميگردد، که در آن طرح مورد نظر توسط مفتولهاي فلزي (مسي، نقرهاي يا طلايي) ساخته ميشود و بر روي يک زمينه (که بايد از جنس مفتولها باشد) قرار ميگيرد. البته قبل از قرار دادن مفتولها، زمينه طرح مورد نظر بايد توسط ميناي شفاف پوشانده شود. بعد از قرار دادن مفتولها و تشکيل طرح مورد نظر دوباره کار به کوره فرستاده ميشود تا مفتولها در لعاب شفاف زيرين ثابت گردد. سپس هر يک از خانههاي موجود در طرح توسط ميناي رنگي مورد نظر پر ميشود و به ترتيب از بالاترين درجه پخت در کوره قرار داده و پخته ميشود.
در روش منحصر به فرد آقاي آراسته استفاده از رنگهاي ترانسپورانت به صورت مستقيم بر روي اثر است که اين رنگها، به دليل ثابت بودن پايه ذوب، قابليت در کنار هم قرارگرفتن را دارد. از اين رو ميتوان بر روي زمينههاي فلزي طرحهاي متفاوتي را اجرا کرد. از نمونه آثار منحصر به فرد مس و مينا هنرمند مذکور، ميتوان به ساخت انواع سرويس زيور آلات (گردنبند، دستبند، گوشواره، انگشتر، گل سينه )، تابلوهاي طرحهاي سنتي و تاريخي، آثار قرآني، شمعدان ديواري، آيينه و شمعدان روميزي، سرويس چايخوري، دکوراسيون داخلي و … اشاره کرد.
ميناکاري به دو شيوه ميناي خانه بندي و ميناي نقاشي انجام ميپذيرد. ميناي نقاشي، حساسيت ميناي خانهبندي را ندارد. کل مس را در يک لعاب سفيد رنگ ميغلتانند و در کورههاي سنتي ميپزند و همه قسمتها به يک اندازه پخت لازم دارد. در حالي که در ميناي خانه بندي، نقوش اصلي را به وسيله سيمهاي نازک فلزي بر روي سطح کار قرار داده و سپس بخشهاي به وجود آمده را با رنگهاي گوناگون پر کرده و جهت پخت در کوره ميگذارد.

مراحل ساخت مینای خانه بندی
ابزارهاي مورد استفاده:
کل کار مينا بر روي ورقهاي نازک مس ، طلا و نقره صورت ميگيرد.
ابزارهاي زرگري:
شامل انبرهاي سرگرد و سرپهن، دم باريکهاي مختلف، سيم چين،
قيچيهاي زرگري براي بريدن ورقها (قيچيهاي گردبر و قيچيهاي راستبر)، پنس ولحيمهاي مختلف براي جوشکاري، دستگاه جوش، سمبه ماتريس هاي مختلف که قالبهاي مختلف گرد، مربع، بيضي دارد، سمبههاي سوراخ براي تهيه انواع زيورآلات، دستگاه سمبادهزني و پرداختکاري، قلمموهاي بسيار ريز.
مواد مورد استفاده در میناکاری:
رنگهاي مينا (اوپک يا مات و رنگهاي ترانسپورانت يا رنگهاي شفاف
(با طيف رنگي وسيع)، اسيدنيتريک و اسيد سولفوريک جهت چربي زدايي، ذوقاب براي از بين بردن اکسيد به وجود آمده بر روي کار.
همان طور که ذکر شد، ميناکاري از رشتههايي نبوده که در تمام زمانها رونق داشته باشد و هنرمندان زيادي در آن به فعاليت بپردازند. از سوي ديگر، عدم توجه بعضي از حکومتها به هنر و به ويژه ميناکاري، تهيه مواد اوليه، رنگ، وسايل و استفاده از کوره باعث سختي کار و رواج کمتر آن بوده است. بدين رو هيچگونه کتاب مرجعي در مورد ميناکاري موجود نميباشد و کليه مهارت و تکنيکهاي اين رشته، به صورت سينه به سينه منتقل شده است. علاوه بر آن به دست آوردن ترکيب مواد جهت ساخت رنگها بسيار دشوار و تخصصي بوده و اکثر رنگها و لعاب مورد استفاده و وارداتي ميباشند. لذا احيا اين رشت چهار هزار ساله با توجه به استعدادها و امکان بروز سلايق گوناگون و تغيير کاربري (با استفاده از طرحها و نقوش سنتي) بسيار زياد هنرمند ميناکار ضروري به نظر ميرسد و از آنجا که امکان ساخت وسايل امروزي وجود دارد، داراي جاذبه و جذابيت براي شخص بيننده است.